السلام علیک یامسلمبن عقیل
08 مرداد 1399 توسط عاطفه احمدیان
آه ..؛
بدجور مرا کوفه به هم ریخت حسین همهشهر بهیکباره سرم ریختحسین
تو نبودی ببینی چه شبی سرکردم تا سحر گریه به تنهایی حیدرکردم
نگرانم نکند زینبت اینجا برسد تونباشیُخودشبیکسوتنهابرسد
نگرانم چه کنم پیرهنت رابردار آه آقای غریبم کفنت را بردار
چندتا مشک پرآب بیاور حتما آه لبتشنهشدم آبندادند بهمن